۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه

رزم و بزم


دیروز در کنفرانسی در پارک "لا ویلت" شرکت کردم، با حضور رضا دقتی، لیلی انور و عطیق رحیمی. از سالن که بیرون می آمدم، گویی حجمی از دانسته گی و سوال، همراه با لذت دانستن و در عین حال در جست و جوی جواب بودن در ذهنم ایجاد شده بود. پیش از این بارها عکس های رضا را بر ساختمان های پارک دیده بودم و از این ایده ی درخشان ترکیب معماری و عکاسی شگفت زده بودم. این بار گفت و گویی بود بین هنر و جامعه. گفت و گویی میان سه هنرمند و شنونده گانی مانند من که تا پارک لا ویلت رفته بودیم تا در این جلسه ی گفت و شنود شرکت کنیم. سالن کنفرانس تقریبن پُر بود و شنونده گان بیش تر فرانسوی بودند تا ایرانی و گفت و گو هم به زبان فرانسوی...

لیلی انور گفت و گو را با مطرح کردن موضوع "رزم و بزم" در ادبیات شرقی و نقاشی مینیاتور آغاز کرد. و از همین جا بود که ذهنم شروع کرد به باز شدن...

اگر دقت کنیم، در بسیاری از مینیاتورها صحنه هایی از جنگ به تصویر کشیده شده. اما جنگی که در عین خشونت، زیباست! در آن حرکت هست، زنده گی هست ... همان طور که به عنوان نمونه در شاهنامه ی فردوسی زیباترینِ اشعار در توصیف جنگ سُراییده شده اند.  در مینیاتورهای ایرانی که داستان های شاهنامه را به تصویر کشیده اند، اسب ها را می بینیم که پُر انرژی و زیبا در میدان جنگ در پیچ و تابند. این تابلوها درد را به ما منتقل نمی کنند، بل که حتا از دیدن صحنه ی جنگ هم، انرژی و هیجان درون تابلو است که به بیننده منتقل می شود. و در نقاشی های دیگر صحنه های بزم و مهمانی بعد از جنگ را می بینیم، که سراسر زیبایی ست و لذت. به راستی اگر جنگ نبود، آیا هنر به این اوج می رسید؟

در "رزم و بزم" تقابل دو تضاد را می بینیم. جایی که خشونت و آرامش، کنار هم قرار می گیرند. همان طور که در "روز و شب"، "سیاه و سفید"، "سرما و گرما"، "روشنایی و تاریکی" و همه ی تضادها که همنشینی شان به آفرینش زیبایی مطلق منجر می شود.  یادم می آید "کامران افشار نادری"، یکی از استادهای خوب دانشکده ی معماری، آن سال ها در مجله ی آبادی مقاله ای نوشته بود با عنوان "هم نشینی اضداد در معماری ایرانی" که بر من دانشجو چه تاثیر گذار بود.
در واقع هرجا به اوج هنر نزدیک می شویم، هم نشینی اضداد را کنار هم می بینیم. از ادبیات و معماری گرفته، تا نقاشی و موسیقی... گویی زنده گی با هم نشینی اضداد زیبا تر می شود: هم نشینی درد و شادی، اشک و لبخند ... هم نشینی رزم و بزم که زیبایی و اوج لذت را تا نهایت برایمان زنده می کند.

این نوشته ی کوتاه، مقدمه ای بود برای باز کردن مبحث "هم نشینی اضداد" که بیش از این ها به آن خواهم پرداخت.

۱ نظر: